بعد از چندین بار تجربه نزدیک یا تنگاتنگ با شما، باورم را براین داشته شد که همیشه شما کنارمی
اما شمردن ثانیهها به انتظار شما، زمان را به ارتعاش و دلم را به لرزه وامی داره
همیشه باعث زندگیام بودی.
تمام قد برابرت تعظیم میکنم
هر چه کردم براین باور بود که در پیچ راه تو منتظر منی
از نکرده تا کرده
در واقع رسم زندگی را تو یادم دادی
از بسکه خودت را نشانم دادی
هی آمدی هی رفتی
هی صدایم زدی، سکوت کردی
دوستت دارم که نگذاشتی به خواب زندگی برم
هر لحظه به انتظارم بودی و من میگریختم
می دانم از تو فرارم نیست
دیدارمان قطعیست
حتمیترین امر حیات
بگذار پیش از آغاز سفر باتو از تو قدردانی کنم که هر لحظه در زندگی تکانم دادی
در گوشم گفتی:
هی تو جاودانه نیستی
هی به خواب ابدیت نرو
هی این لحظات سهم توست
هی شاید فردایی نباشد
هی در اکنون زندگی کن
هی قول فردا را نخواهم داد
هی تو در لیست انتظار منی
نگذاشتی باور کنم آنچه را بهگوشم خوانده بودند در این هزارهها
ای مرگ تو تنها رفیق و یاورمنی
از تو بیش از همه سپاسگذارم
که استاد منی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر