۱۳۹۱ دی ۵, سه‌شنبه

جاودانگی




بعضی از ما هیچ‌گاه بزرگ نمی‌شیم
نه که می‌دونیم و نخواهیم
نمی‌دونیم و ادای بزرگا رو در می‌آریم
ولی تهش همون بچه کوچیکه هستیم، حتا اگه هزار سال بگذره
چون یک چیزی ما را در همان نقطه متوقف ساخته
مثل مرگ پدر 
رفیق‌م بعد از هزار سال هنوز بچه‌ است
هیچ‌وقت کار و زندگی نداشته جز این‌که صبح تا شب بشینه یا پای مهپاره یا نت
این فیسبوک هم که خدا خیرش بده، انگشت توی دماغت می‌کنی همه خبر دار می‌شن و همین‌جاست که رفیق محترم
صبح تا شب می‌شینه منتظر که ببینه کی کجای دنیا به بچه‌ی گنده‌ای که داره مردی می‌شه و خارج از ایران زندگی می‌کنه ؛‌گفته بالا چشات ابروست
مثل شزم می‌پره وسط و مانند دعواهای بچگی هر چی از دهنش در می‌آد به ننه و بابای یارو در همان صفحه فیسبوک می‌گه که چرا دو تا بچه با هم کل دارن


نه که جاودانه‌ایم؟
از وقتی دخترا قدشون رسید لب طاقچه، منی که با مرگ رقصیده بودم و طعمش زیر زبانم خانه کرده بود گفتم:
باید یاد بگیری طوری زندگی کنی که ان‌گار هیچ کس در جهان نیست
باید بتونی از پس مشکلات خودت بربیایی، انگار که مامان نیست « بابا که از اول نبود »
اگه این وسطا مشکلی ایجاد شد، باز هستم این گوشه که بتونم کمکش کنم تا بزرگ بشه
ولی وقتی سفر به پایان برسه، کی می‌خواد از بچه‌ام مواظبت کنه؟
کی از خودمون مواظبت کرد؟
همه بالاخره یه جوری بزرگ شدیم
نمونه‌اش حضرت پدر، در نوزادی پدر از دست داد، مادر به خانه‌ی شوهر رفت و موند آواره و حیرون
وقتی سفرش به پایان رسیده بود
باشکوه‌ترین مراسم تشییح یا بزرگداشت‌ها را تجربه کردم. تا هنوز بعد از سی و چند سال
همشهری‌ها می‌دونن چی می‌گم
چهارطرف خیابان‌های منتهی به خانقاه صفی‌علیشاه بسته شده بود و مرد پای بلند گو خواهش می‌کرد ساختمان را ترک کنند تا جا باز بشه برای مردمی که هنوز تا چهاراه هدایت در انتظار بودن
در تفرش هم همین‌طور بود. تمام تفرشی‌ها به استقبالش تا چند کیلومتری بیرون شهر منتظر بودند
بی‌پدر بی‌مادر بزرگ شد و من او را الگوی خودی قرار دادم که
 بنا بود بی او در این‌ جهان قد بکشم
این است حقیقت هستی، بچه‌های ما از ما میان
نه برای ما
برای خودشون و فرداهاشون
باید اجزه بدیم قد بکشن و رشد کنند
هیچ آدم موفقی ، از دل رفاه و آسایش به موفقیت نرسیده
مگر این‌که قول بدیم تا وقتی بچه‌ها در زمین نفس می‌کشند کنارشون باشیم





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...