خدا میدونست اگه آدم را به حال خودش رها کنه
تا صد سال نوری دیگه هم به کشف درخت سیب نایل نمیشد
سی همین منعش کرد
بالاخره یه نخود شیشه خورده تو خاکمون نبود یعنی؟
بود دیگه.
نتیجه هم داد
از وقتی دور حصار کشیده شد، دیگه مثل پسری که عاشق میشه هر جای دنیا که بخواد بره از دم خونه معشوق میگذره
اونم هر جا میخواست بره، سر از حصار در میآورد
بالاخره هم سیب را پیچاند و دو در کرد
ولی هنوز از گلومون پایین نرفته تا بفهمیم آخر این اسباب
اسارت، حقارت، فلاکت، دربهدری چه میوهای بود؟
مال من گاه گس میشه مثل گلابی نارس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر