هنگامیکه یه انرژی جدید با شدت و توان خودش وارد میشه،
چنان شتابی داره که محکم به کانون ادراک برخورد و اونم که به عمری عادت یهجا کنگر خورده و لنگر انداخته
سوت میشه جای تازه
این انرژی معمولا از جنس موفقیت، عشق، و هر چیزی که مایهی امید تازه باشه
مثل اون کسی که صدا زد: سهراب
ته دلکندن و رفتنی
یه اتفاق خیلی خیلی کوچیک ، مانند صدا زدن اسمت میتونه بدل به خبری خوش بشه
این انرژی لاکردار
و ما که چهقدر کمبود انرژی داریم
این کانون ادراک هم سفت چسبیده بهیه جا و تکونم نمیخوره
هر چی میگم: جان من کوتاه بیا
حداقل بهمن به سال جدید
شب ژانویه
روز اول سال روز آخر سال ...رحم کن
به هیچ صراطی مستقیم نمیشه
ببین عهد کردم تا جای ممکن کمتر از کلمات عربی استفاده کنم
حالا تو بگو بهجای مستقیم چی بزاریم که حرف توش در نیاد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر