۱۳۹۱ آذر ۱۵, چهارشنبه

انسان خدایان



از هنگامی که وسایل خونه یک نقطه درجا بزنند، کانون ادراکم شروع به عادت می‌کنه
اگر مثل این‌بار سه ماه وسایل یک نقطه بمونن، زندگی برام کسالت بار می‌شه
دیروز حس کردم نخل مرداب از جایی که اخیرا گذاشتمش راضی نیست و امروز در یک عملیات چریکی کلی اسباب جابه‌جا کردم
بخصوص جابه‌جایی گلدون‌ها تاثیر به‌سازیی که هیچ، اصل حضور گلدان توی خونه 
مولد انرژی‌ست و کلی حال جا بیار
نه به‌قدری که وقتی پیشینیان مون در طبیعت زندگی می‌کردند و اعصابم خرابه واژه‌ای نوظهور می‌شد
    به قدر بضاعت می‌دم و می‌گیرم
البته که واضح و مبرهن است که، هنگامی که ما به جنگل‌های سبز مازندران سفر می‌کنیم. به‌قول مادرمان کیف‌مان کوک است و بسیار مسرور می‌شویم
  خلاصه که جونم واسه‌ات بگه:
امروز چادر کودری رو بستم به کمر و خونه رو حسابی تکوندم
از بالا تا پاینشم روفتم و آب و جارو کردم. کمر واسه‌ام نمونده مادر. اما عوضش کل و هوم کانون‌مون تکون خورد. دلم می‌خواست با ملافه‌ها یه آب ژاول هم بهش بزنم و بندازمش تو آفتاب میکروباش کشته بشه. ولی خب عقلم به شدنش راه نداد
 و نکردم، مادر
حالا منم و لیوان چای عطری محصور بین کلی گلدان ، سبز سبز 
سبز، زندگی
صدای موزیک نمه در خونه پخش می‌شه و کانون ادراکم در جای خوبی نشسته
عصرهاتان رنگین کمانی
                  انسان خدایان


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...