هزارههاست گیسو به رویا سپردهام که بیایی رختهای سپید انتظار پهن است و انارها رسیده تا ترک برداشتن راهی نیست وقت آن شد که بیایی راه باز و امید بسیار من هم رسیدهام به شناخت تو از بین هزاران سر به سپیدی گیسوانم نمیاندیشم که از هنگامهی بلوغ به انتظارت نشسته بودم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر