۱۳۹۳ فروردین ۹, شنبه

دوماد رفته گل بچینه



بر منکر آزادی و حقوق بشر، لعنت
اما خدا وکیلی . جان من، تو رو به امام اولی این تصویر زیباست؟
دو تا محموله‌ی ریش برای هم غمیش بیان و .... ایی حالم بهم خورد
حالا چه لزومی به جار و جنجال و ثبت و ازدواج؟
یعنی شما از پس خودتون هم بر نمی‌آین تا از حق‌تون دفاع کنید؟
حتما باید قانون ازتون حمایت کنه؟
خب ایی چه برتری داره به ازدواج‌های مثل آدم؟
شما‌ها که بالاخره یکی‌تون نقش زن ماجرا رو به عهده می‌گیره، خب چرا عمل نمی‌کنی؟
تو هم که منکر خودتی
نه؟
ما که جمیعن حامل هر دو جنسیت و تابع جنسیت ارشدیم
مال من 55 درصد زن و باقی مرد و برای پسران جناب آدم، بر عکس
حالا اگه یه نموره بالا و پایین شدی که به ارشد ظاهریت راه نمی‌ده، انکارش نکن و مثل هزاران تنی که من دوتاشون رو از نزدیک می‌شناسم
تغییر جنسیت بده و اونی که سعی داری باشی و به عادت بهش چسبیدی رو عوض کن
این همه جار و جنجال فقط به خاطر این‌که می‌خواهی هم خودت بمونی هم قانون ازت حمایت کنه؟
واقعا که عجب مغز خری خوردی
تو بیش از من منکر حقیقت وجودیت هستی




نیستی؟


 

 در اقوام پدری دخترها؛  پسری این‌گونه بود و تنها پسر بعد از پنج دختر متولد شد
حالا این‌که از بچگی هی به‌گوشش خوندن
شاه پسرم، قند عسلم، شیر پسرم و مرد خونه و ..... تمام اون رودر بایستی‌های فرهنگی که از خانواده برای ما رقم می‌خوره
بماند
آدم سراغ دارم، موش.
 ولی با خودش درگیره که چرا نمی‌تونه شیر غیوری باشه که مادر از بچگی به گوشش خونده
با کلی وازدگی و انزوا
القصه 
پسرک ما از همون بچگی می‌دونست فرجاد نیست و می‌خواد دل‌آرام باشه
همین‌طوری هم کلی دوست پسر تلفنی داشت و کشته مرده
کشته مرده می‌شدن چون کار به قرار دیدار نمی‌رسید
از فرجاد اصرار و از پدر انکار که بعد از 5 دختر خدا یک پسر بهم داد
اونم می‌خوای ببری؟
خلاصه که آقای پدر تشریف بردن اون دنیا،
 فرجاد سهم الارث پسری گرفت و بعدش عملکرد و شد، دوشیزه‌ی مکرمه  دلارام
یکی از اون عشاق سه پیچ هم که پای همه چیزش نشسته بود
از زن و سه اولاد دل کند و با دوشیزه دلارام مزدوج شد
باز بگید اسلام مالی نیست
این بهتره یا اون افتضاحی که از دیشب هی تحمل می‌کنم و خودم رو می‌جوم
که آخه یعنی چی
تو که ماشا... از غر و غمزه از من هم بیشتر داری
مگه چند گرم اضافه بار داری؟
بکن خودت رو راحت کن
این تویی که منکر حقیقت خودتی نه دولت‌ها یا ما مردم ساده و بی‌ریا

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...