۱۳۹۲ اسفند ۱۸, یکشنبه

دارم می‌آم




همه‌ی خوبی زندگی به اینه که ناچاریم براش بجنگیم
و فاجعه ایام پیریست که برای عمر رفته زار بزنی که ای خدا، چنی حیوونی بودم
همه‌اش برای دیگران بودم
من که مامان خوبی بودم من‌که فلان کاملی بودم و .... الی آخر 
زندگی یعنی تو باید با چنگ و دندون بسازی‌ش
گردن هیچ‌کس جز خودت نیست
این سهم ماست و وقتی می‌ره، حق ما رفته
می‌شه همه‌ی اینای خوبی بود و آدم هم بود. حضور اهل بیت مانع از توجه به خود نمی‌شن
ما یک قصه‌ی بیگانه از بچگی شنیدیم
پدران و مادرانی که خود را به پای بچه‌ها ایثار و پر پر کردن
من که ندیدم
لابد برای شما چنین بود
 یک عمر خواستم چیزی باشیم که نداشتم
منه احمق نشستم و پاشدم به بچه‌ام گفتم: 
من‌که دیگه چیزی برای خودم نمی‌خوام. دنیا رو برای تو می‌خوام
ان‌قدر گفتم که دو سر سوز شدم
اول که نشست و پاشد طلب ارث آبا و اجدادی کرد
 متوجه شدم واقعا باور کرده من حقی به این دنیا ندارم
اون یکی دختری هم که می‌بینید ازش اسمی نمی‌برم هم سی همینه که رفت دنبال کارهای احمقانه‌ای که به مال دنیا و ارثیه‌ی منی که هنوز زنده‌ام می‌رسید 
که اصولن دندانش را کندم و همه می‌دونن من دختری به اسم پریسا ندارم
والا همه‌ی عمر دلم خواست تنها بمونم چون باورم ازم رفت کسی منو به‌خاطر خودم بخواد 
چرا باید بچه‌ی مثل پدر پولکی رو دلم بخواد؟
غیر از این می‌شد، فاجعه بود
سی همین اوامر رنگ به رنگ،  دندان هر دو را کندم
پریا که نه به این شدت، 
ولی همین که الان در وین  شاهد بر همین کندن من از اولاده
نمی‌خوام وقت رفتن بزنم توی سرم که پس کو پریا؟
کو پریسا؟
کو زندگی من؟
سهم من چی شد؟
بابا................... من دارم می‌آم پیشت
 

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...