مدتیه انرژی عشق وارد شریانهای بدن انرژیم نشده و باطری رو به خالی شدن
در صندوق خاطرات خاک گرفته و نگرفته رو باز کردم پر از عشقهای خیالی چنانکه افتد و دانی
خاطرات کوتاه ، بلند
تلخ شیرین انرژی آخری از همه محسوس تر بود! برداشتم و در حیاط تکونش دادم ، غبار از تنش پاک شد
چشمام دوباره برق افتاد و قند توی دلم آب شد. چیزی نکشید ، دردم چندبرابر شد
اولش فقط کمبود عشق بود که کشید به دلتنگی
یک دلتنگی میگم و تو یکی میشنوی ، دلتنگی
باید میدیدی چهطور اشک از چشمام راه گرفته بود! انگار همین الان تموم شده و تازه برگشتم خونه
احتمالا کانون ادراکم در زمان چرخیده و برنگشت جای اول
در زمان اون خاطرات باقی موند و درد بدتر شد
حالا هم کمبود انرژی دارم
هم دلتنگم و هم خودم رو در مکان و زمانی دیگه جا گذاشتم. فقط خدا کنه اون یکی منو ببینه و برم گردونه که آواره بعد زمان نمونم
یکی منو پیدا کنه برگردونه خونه
در صندوق خاطرات خاک گرفته و نگرفته رو باز کردم پر از عشقهای خیالی چنانکه افتد و دانی
خاطرات کوتاه ، بلند
تلخ شیرین انرژی آخری از همه محسوس تر بود! برداشتم و در حیاط تکونش دادم ، غبار از تنش پاک شد
چشمام دوباره برق افتاد و قند توی دلم آب شد. چیزی نکشید ، دردم چندبرابر شد
اولش فقط کمبود عشق بود که کشید به دلتنگی
یک دلتنگی میگم و تو یکی میشنوی ، دلتنگی
باید میدیدی چهطور اشک از چشمام راه گرفته بود! انگار همین الان تموم شده و تازه برگشتم خونه
احتمالا کانون ادراکم در زمان چرخیده و برنگشت جای اول
در زمان اون خاطرات باقی موند و درد بدتر شد
حالا هم کمبود انرژی دارم
هم دلتنگم و هم خودم رو در مکان و زمانی دیگه جا گذاشتم. فقط خدا کنه اون یکی منو ببینه و برم گردونه که آواره بعد زمان نمونم
یکی منو پیدا کنه برگردونه خونه
نگران نباش خاله برمیگردی.....البته یکی باید به خودم اینو بگه هااااااااااا ..اما خب همه همینجوری اند...گشنشون که بشه برمیگردن ...
پاسخحذفسلام
پاسخحذفای بابا ... چه خبره ... خاله جوووووون :* ارزش نداره به خدا ... خودتم میدونی که ... گذشته ها گذشته ...
قربون هر دو تاتون برم که انقدر مهربونید
پاسخحذفاون خبر دیگه کهنه شد. من تو هیچی گیر نمیکنم
ولی نوشتنش هم خوبه. آدم دیگه یادش نمیره
گاهی راهی جز رفتن برای هیچ یک نیست. اما این معنیرو نمی ده که ما در اون خاطرات گیر کنیم
پاسخحذفاما تا خاطره جدیدی بوجود نیاد
قبلی همیشه بهترین و تازه ترین میمونه و تو فکر میکنی هنوز چیزی هست
من دعا می کنم خاطره زیبایی جایگزین خاطرات کهته ات بشود. اما با خاطرات گذشته چه کنیم ؟ بی اندازیم دور ؟ از فکر پاکشان کنیم ؟ چه باید کرد ؟
پاسخحذف