
باز یک جمعه آفتابی و عبارتی طلایی از راه رسید ومن حیرونم
جماعت انسانی یک ربطی به جایی یا چیزی دارند جز من که نه سایه علفی روی سرم است که بگم از زیر بوته دراومدم
نه وابسته به هیچ صنف و اتحادیهای هستم جز در کلاب خدا
این جناب هم که از شب جمعه که تعطیل کرده و رفته استراحت هنوز برنگشته و من موندم بی صاحب
حالا این وسط اگه یه خلاف جزمی بکنیم چیمیشه ؟
سه سوت جناب رسیده و خفتمون رو گرفته. نمیدونم چرا کوچکترین افکار ما به او مربوطه اما لنگی نبود این جنس جور و لطیف فقط به خودم مربوطه؟
کاش به جای خفت گیری گاهی هم نمره بیستی نوزدهی چیزی تشویقی میداد که دلمون رو خوش کنیم که
نه بابا ایشون همیشه و در هر لحظه حواسش به همه چیز هست
جماعت انسانی یک ربطی به جایی یا چیزی دارند جز من که نه سایه علفی روی سرم است که بگم از زیر بوته دراومدم
نه وابسته به هیچ صنف و اتحادیهای هستم جز در کلاب خدا
این جناب هم که از شب جمعه که تعطیل کرده و رفته استراحت هنوز برنگشته و من موندم بی صاحب
حالا این وسط اگه یه خلاف جزمی بکنیم چیمیشه ؟
سه سوت جناب رسیده و خفتمون رو گرفته. نمیدونم چرا کوچکترین افکار ما به او مربوطه اما لنگی نبود این جنس جور و لطیف فقط به خودم مربوطه؟
کاش به جای خفت گیری گاهی هم نمره بیستی نوزدهی چیزی تشویقی میداد که دلمون رو خوش کنیم که
نه بابا ایشون همیشه و در هر لحظه حواسش به همه چیز هست