۱۳۸۵ مهر ۲۶, چهارشنبه

انسان‌خدا


عادت کردیم خواب باشیم
انسان در خواب به‌دنیا میاد و در خواب زندگی تا مرگ رو ادامه میده
بدون آنکه به یاد بیاره برای چه به تجربه این جهان آمده ؟
خواب خرگوشی جهل و نادانی. خواب در خواب اسمش شد زندگی . ولی تا کی ؟

تا کی گوش‌ها و چشم‌ها رو می‌بندی؟

تا کی از خودت و واقعیت وجودت سردرنیاری؟

تا کی گرفتار ذهنی باشیم که به بندمون کشیده؟

ذهن منفی که فقط میگه : تو نمی‌تونی. تونیستی. توبدبختی. تو مهتاج یکی بیرون از خودت هستی
تا کی زندگی در بند خواسته‌های بی ارزش و مبتذل زار بزنیم ؟
در حالی‌که بزرگترین درد انسان همین فرار او تا اوست که نشنوه برای چه به این سفر آمده
تا کی انسان‌خدا این‌چنین مسخ و خوار؟

لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...