
دلم گرفته، از نوع بدجور
یکنوع حس تنهایی و بیکسی.
همه مسخ و گنگ فقط نگاه میکنند. سرمیجنبانند و افسوس و بعد فراموشی
یعنی دیگه کسی به کسی مربوط نمیشه و وای از روزی که نیاز به کمک داشته باشی
اونموقع است که از همهی دنیا انتظار کمک داری. نه جانم این خبرها نیست
هستی آینهای از بازتاب ما به ما است
همانی میچینی که کاشتی نه بیش و نه کم
اگه چیزی نکاری هم که حسابت با خودت و وقت تنهایی است
ما می تونیم به سادگی نه مقدس رو بگیم اما تحمل شنیدنش رو از هیچکی که نداریم بماند از خدا که ارثیهی مرحوم جد بزرگوار رو هم طلبکاریم
احساسات ما مجموع امواجی است که به سمت کیهان میره و چون این تارهای انرژی از ما کنده نمیشه همیشه وصل میمونه
ببین افکار یا احساست رو به چه شکل و به کجا میفرستی ؟که همیشه درگیر مشکلات آن سو هم خواهی شد
هر جا که انرژی هات رو فرستادی. با خشم؟ کینه؟ تنفر؟
خودخواهی ؟
با عشق ؟
با زیبایی ؟
با لطف؟
با مهر؟
با دلی خدایی؟
هر چه به هر کجا می فرستی منتظر کارما یا برگشتش به خودت باش
ذهنت رو به پا