۱۳۸۵ آبان ۵, جمعه

اصلا هیچکی منو دوست نداره

من که خداوکیلی دو روزه حال ندارو بیمارم
از قدیم گفتند ناز کش داری ناز کن نداری. دست و پات رو دراز کن

من همین بگی یا نگی تو همون پزیشن درازم

ای داد بیدا اصلا از اولش هیچکی منو دوست نداشت

فکر کن ماجرای حمله صدام اینطور ساختمون ما رو تخلیه نمی کرد
که خیر بیماری من کرد

آخه آخ خدا روت می‌شه تو چشم من نگاهی کنی و حس کمال برت داره؟ شیش طبقه آپارتمان مونده و یه نیمچه آدم مریض

لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...