۱۳۸۸ آبان ۵, سه‌شنبه

فرادرمانی



واما برای این‌که لال از دنیا نرفته باشم بگم از تجربة فرادرمانی
تششعات دفاعی و این چیزا
من یکی که احساس کردم خیلی به شعورم توهین شده با این شعور کیهانی
یعنی رفته بودیم یه سری استاد و ادراک کیهانی دریافت کنیم و ببینیم و بشناسیم
ولی با مشتی مردم بیچاره و دردمند مواجه شدم که تا چه حد تاوان ظلمات جهل‌شون را می‌دن
می‌گفت: بدنت را قفل نکن. بذار دست و پات آزاد و رها باشن. خودت را آماده پذیرش کن و چشمت رو ببند
آره حتما قفل‌هات باز می‌شه
نه صرفا برای گرفتن
بلکه هم برای پرت کردن و اون‌جا حروم کردن
یه آپارتمان سرشار از امواج منفی، بدبختی و درد و بیماری
یعنی عده‌ای بیمار مثل اسلحه نشستن و به هم انرژی‌های دردها را شلیک می‌کنند
وقتی از چرخواندن دست هیلر رو هوا اینا می‌گیرن، ولی انرژی‌های بیمار هم را نمی‌گیرن؟
مگر می‌شه؟ اینم شده مثل بساط دعا نویسا که یه دعا رو کپی کردن و هر کی از راه می‌آد یکی می‌دن دستش
کافی‌ست یه نموره بیننده باشی.
همه چیز واضح و روشن بود
هیلر، هم که همین‌طور اون وسط راه می‌رفت و در حالی‌که همه با هم حرف می‌زدن به این و اون
انرژی پرتاب می‌کرد
یعنی آخر حقارت
اگه راه داشت
یه کاری دستش می‌دادم
اما جهل اون‌ها ارثیه ژنی‌ اون‌هاست و من مسئول حماقت‌های دیگران نبودم
فقط برای بشریت بسیار نگران تر شدم
به اسم خروج موجودات غیر ارگانیک از جسم و روان‌شون
انرژی‌های حیاتی را به نقطه‌ای می‌دن که بهش توجه دادن
موجودات غیرارگانیک
تغذیه از این راحت تر؟
و خداوند به شیطان وسوسه را بخشید
دیگه نیازی به حمام و خزینه و قصه‌های قدیمی برای جلب توجه هم نیست
یه عده با تبلیغات مردم رو می‌کشن اون‌جا
تا اون‌ها انرژی‌های حیاطی‌شون را تقدیم کنند
البته این فقط مربوط به این نوع کلینیک هاست
من هوشمند را می‌شناسم که حتا فقط نگاهش وجود آدم را گرم می‌کنه
چه به وقتی در سکوت بهت انرژی می ده
نه اون‌طوری وسط بازار مکاره و هرکه هر کاره

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...