۱۳۸۸ مهر ۱۰, جمعه

دری به بهشت


همیشه پشت یک در بسر می‌برم
دری که هر روز به جهان باز می‌شه
و شب‌ها به جهان بسته و به سوی رویا گشاده می‌شه
نمی‌دونم در این آمد و شد پشت این درها چی‌می‌شه
که این‌جوری می‌شه؟
یعنی یه‌روز مثل دیروز از در برزخ به جهان برمی‌گردم
یا مثل امروز از در جنت به بیداری بازگشتم
همین من، آشفته و سرگشتة دیروز
یهو امروز خدا می‌شه و مثل شزم از تخت می‌کنه
پر از انرژی
پر از حس خوب، برای شروع یک هفته
همه‌چیز از صبح شروع می‌شه
آن‌چه که صبح هستم نقاب همان روز است
تا غروب
حالا ربطش به ماه و خورشید
یا حتا ربطش به
بین دو زمانی چیه؟
بین دو زمانی، غروب یا طلوع خورشید
همان بین دو زمانی که خدا بارها به آن اشاره و تاکید داره
بی‌شک کل کیهان روی حال‌م تاثیر می‌ذاره. نه. نه تنها من. بر همه تاثیر داره
از دعوای زناشویی در سیارات دیگر تا بازگشت به عصر آفرینش و دعواهای بانو لیلیت و آدم و چه بسا
گیس و گیس کشی بین بانو لیلیت و حوا و هر چه هست
حتا چه بسا خشم خدا و راندن ابلیس و یا
شرم از هبوط آدم
همة آن‌چه که انرژی‌هاش از بین نرفته و نخواهد رفت و همیشه در کیهان جاری‌ست
چیه؟
تو هم بیا جای من و معاشرینت بشند گل‌های بالکنی و پریا
که البته پریا خودش موهبته اما نه هم‌زبون زنی به‌سن من.
دروغ چرا فکر نمی‌کردم بناست مادر نمونه باشم تا یک زن، معمولی و مادری ساده
خودشون که کاری نکردن، خدا کنه می‌ریم اون‌دنیا قبالة بهشت راست باشه
وگرنه که ما جون کندیم و عمرمون به نام مادری بی ارج و بها رفت
شما جای من باش، ببینم احوالات چه جک و جونوری را می‌خوای به عنوان تاثیرات کیهانی روی هوا بزنی؟
در هر حال امروز که نیک آغاز و نیک انجام است
به ناله و نوله حروم نکنیم که رسم زندگی اینه
البته تقصیر زندگی هم نیست. همه‌اش برمی‌گرده به آنتن هامون
بسته به این‌که چه‌قدر حساس باشه و چی از کجا بتونه حالش رو بگیره
کاش رفته بودم سراغ برنامه‌نویسی" نرم‌افزار" شاید دست می‌داد یه برنامه انسانی بنویسم
بلکه شب برنامه ریزی می‌کردیم و صبح در همون کانال بیدار می‌شدیم
مثلا هر روز صبح بخیر عزیزم از رادیو ، بهشت
به‌به چه روز خوبی، از بامداد عرش
و خلاصه که یه چی می‌کردم با احوالات منفی چنان آژیری بکشه که همه ملائک کار و زندگی رو بذارن و مراقب باشن
صدای بی‌وقت آژیر منفی خواب عرش را ندرد
اون‌موقع دیگه ابلیس سر از محلة ما در نمی‌آورد
خدایا امروز را می‌خوام دست به دست با تو از همین‌جا شروع کنم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...