طی زمانهای زیادی اقدام به ایجاد ماسکی میکنیم که تعریف جامعی از ما به دیگران بده
ماسک یا نقاب
یه چیزی که میآد و روی شخصیت یا صورت واقعی ما رو میگیره
گو اینکه در طی روز بارها و به دلایل بسیار اینکار را میکنیم
با تجربة انواع احساس
حتا رفتن برابر آینه
اونجا که از همه بیشتر تکرار میشه
آینه اصل میز طراحی ماسکهای نوبهنوی ماست
که کارش از صبح و بیداری شروع و تا پایان شب همچنان ادامه داره
و وای که این ماسکها از پی، دیدارهای عشقولانه دیدن داره
بسته به نوع حس و جاذبة طرف مقابل این ماسکها درخشش پیدا میکنه
البته ممکنه تاثیر اختلاط این دو انرژی تازه هم باشه
ولی عشق یعنی جذبه و شعوری که برای هر بار دیدار داری
و وقتی نداشتی که عشق رو به غروب میره
شاید اگه بتونیم بدون این ماسکهای تنگ و سخت و رنگا و وارنگ با عشق رودر رو بشیم
درک بهتر و والاتری از عشق مییافتیم که نه زمان و نه مکان نتونه درش دخل ئ تصرفی داشته باشه
راستی
چرا
هرآنکه از دیده رود
از دل برود؟
نونم به این روغن
واقعا که ما دل به چه چیزها که خوش نکردیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر