۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

نمایندگی، بهار شمالی



نمی‌دونم کی و کجا ادعای نسبت و قوم و خویشی یا سر بند رفتن با خدا کردم؟
ولی بعضی گاهی میان و خیلی جدی یقه‌ام رو می‌گیرن که: هی
اگه راست می‌گی تو که قران پرستی بگو ببینم

مرغ اول بوده
یا تخم‌مرغ؟
اصلا چرا خدا به آدم گفت: سیب نخور
چیزایی که یه عمره ما خودمون از شما پرسیدیم
از ما می‌پرسن!!!
والله انقده که
واویلا و وا لیلی عشق داشتم و دارم
یادم نمی‌آد دغدغه‌های جنس شما گونه داشته بوده باشم؟

پس چرا بعضیا با من دعوا دارن و تو هر کجا دیر به دادشون می‌رسی میان یقه منو می‌گیرن؟
خب اگه نماینده پذیری و اینا هم داری
پورسانتش هم برسه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...