۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه

خاطره‌های، پا پتی



خاطره‌ها همیشه یه جایی از ذهن ما رو به خودشون اختصاص می‌دن
یه جایی که نه می‌شه درش تغییر ایجاد کرد و نه بی‌تاثیر خواهد بود در طی مسیر زندگی ما
آدم‌ها می‌آن و می‌رن
اما رد پاهاشون به‌جا می‌مونه
بعضی عمیق و عاج دار
برخی هم صاف و باله‌ای. با یک وزش هم کمرنگ می‌شه
اما تاثیر هر آمد و رفت روی نگاه و روح ما می‌شینه
تاثیرات یا خاطرات نازیبایی که گاه حتا باور ما را از فرداهای زیبا پس گرفته
بعضی هم چنان می‌آن که تا همیشه رد شیشه‌ای و شفاف حضورشون در زندگی‌های متوالی‌ت می‌تونه بمونه
و گاه این تاثیر می‌تونه از یک‌ساعت ملاقات
تا یک‌سال تجربه به طول بی‌انجامه
دو سه تجربه و خاطرة ناجور می‌تونه
تو رو برای عمری از عشق و هرچه دلدادگی‌ست بیزار کنه
یا می‌تونه تو رو
در چنان خماری عشقی بذاره که تا ابد دنبال باقی‌ش بگردی
به‌قول دوستی: این لاکردار یه چیزیه که خوب در می‌آد
دلت می‌خواد دومیش هم بچشی
بد در بیاد
باید بری تا یک خوب پیدا کنی
البته ما اگه بگیم دیگه اسباب سر بلندی که هیچ
خدایی نکرده بهمون بد القابی هم خواهند داد
خلاصه که خاطرات
مرا تعریف می‌کنند
کارنامه‌ای از پشت سر به‌دستم می‌دن
و به‌من می‌گم عمر مفیدی داشته‌ام یا همه را به یک سر به باد دادم؟
خلاصه که سعی کنیم یه مشت خاطرات قشنگ
به رنگ آسمون آبی‌رنگ
به سبکی بادبادکی که روزی به هوا رفت و برنگشت
و یا به خاطره‌های بی‌نظیر ایام طرح، بی‌بی
اندوخته کنیم که هیچ بعید هم نیست عمر به درازا و کار در نهایت به خانة سالمندان بکشه
از توشة آخرت غافل نباشیم
که ما همانیم
نتیجة حرکت از نقطه ت تا م

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...