۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

حراج، تششعات دفاعی . شعور کیهانی ، فله‌ای و در هم


امروز با یکی از دوستان صحبت تلفنی داشتم که یه نشونة بزرگ
یهو زنگ زد
داشت با شور و تاب و برام از کلاس جدید انرژی بازی‌ش می‌ گفت
یکی از شاگردان همون کلاسی که این هفته به یمن قدوم مبارکم تبرکش کردم
ببین خدا و بازی‌هاش
یکی دیگه با یه زبون دیگه رفته روی مخ یه عده خانم هم‌کار که بیایید : تا من انرژی‌های " تششع‌دفاعی و شعور کیهانی‌تون " رو فعال کنم
برده به یک دفتر کار شخصی و براشون کلی کلاس گذاشته
یادش بخیر این دون‌خوان استاد چندهزار سالة ما و کل سالکین عصر کهن
و ذن، ریکی و ............... همه یه عمر سرکار بودن که فکر می‌کردن باید برای دریافت انرژی‌های کیهانی کلی کار کرد
انضباط شخصی، مرور، تنفس، سکوت، دیدن، احیا............. اوه یادم می‌افته چه پوستی ازم کنده شده و تازه آخرشم هیچی
اصلا لجم می‌گیره که چطور اینا به خودشون اجازه می‌دن این مردم نازنین را به سخرة
جهل خود و اجتماع در این مقوله بگیرند؟
به‌خدا به این سادگی‌های مضحکانه نیست.
اگه به کارما اعتقاد داری، پس بپذیر کاری کردی که تا خودت تجربه‌اش نکنی و تلخی‌ش به آگاهی‌ت افزوده نشده
از بارت کم نمی‌کنه
هیچ استادی نمی‌تونه بار خطاهای ما را با یک چرخش دست پاک کنه
یا با تو حرف بزنه به اون یکی انرژی بده
چه انرژی؟ از کجا؟ اگه این‌طوری ریخته و تو می‌تونستی با چرخش دست بگیری و منتقلش کنی
که همه الان چرخ و فلک بودیم
برای لمس حتا یک تار انرژی تو به‌قدر خداد ساعت مراقبه نیاز داری
بچه بازی نیست
شعور کیهانی را در مراقبه وصل بشو و دریافت کن
در سکوت درون
و تششعات دفاعی
تا وقتی ذهنت فکر می‌کنه تو در خطری و به گارد و سپر دفاعی نیاز داری
می‌شی جاذبة دردسر
مثل « پیپر فلای » کاغذ مگس در رستوران‌های بین راه


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...