۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه

هی



هی

اول بگم از این هی که سوغات کره و تازه بر زبانم افتاده
آخه اون‌ها با همین چشم‌های بادومی، یه هی می‌گن و صد بار عاشق می‌شن
مام از این به بعد از این اسم اعظم استفاده می‌کنیم بلکه فرجی شد

هی
می‌دونی اگر همه این‌ها که هستم برعکس کنم
چه گندی می‌شه به هستی‌ت بزنم؟

می‌دونی چندتا از این اولاد حوا چه ذکور و چه اوناث دما سنج‌ هستی‌شون منم ؟
می‌دونی تا وقتی حالم خوبه چند نفر به‌تو ایمانی سراسر معجزه دارند؟
اگه قصد براندازی از ذهنم خطور کنه ؟
با این همه مستندات بهتر نیست یه کم با ما خوب تا کنی و یا کنار بیای؟
شما به انبیات صد دفعه خودت را اثبات کردی
کی بود کُشتیش صد سال بعد خودش و خرش رو زنده کردی تا باورت کنن؟
البته شاید قصد داشتی در این تجرید به زمان اشاره کنی
ولی زبون، لاکردار کافیه بد بچرخه و گیر بده به
کُشتی گرفتن جناب یهوه با حضرت موسی
سر، رکبی که
از باب ختنه خدایی از نبی مکرم خورد.
اون‌وقت
به من که از روح خودتم، هیچی؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...