۱۳۸۵ مهر ۱۸, سه‌شنبه

غرور قلمبه


چندسالی هست می‌شناسمش . مغرور کله خر . همیشه تنها مونده و خیلی سال پیش همسرش رو از دست داد
بعد از اون‌هم آبش با هیچ زنی در یک جوب جریان نیافت و همیشه تنها مونده . مردها اینطورند . یا با تو می‌تونن راه بیان یا با خودشون فقط می‌تونن قدم بزنند
سال گذشته عاشق خانمی شد و از ظواهر امر برمی‌آمد که کار به ازدواج می‌کشه . اما وسط کار ترسید یا دلش رو زد داستان ختم شد
عادت
این عادت لاکردار رو شوخی نگیرید . به تنهایی عادت کرده
دیشب دیدمش . غمگین و افسرده . جهان براش جایی تنگ بود ! انگاری این‌مدت همه سنگ‌ها خورده به در و دیوار و کسی که بتونه تجربه آخرش رو بازسازی کنه پیدا نکرده
خیلی مهمه . ما با همه نمی تونیم وصل بشیم و احساس آرامش کنیم . خانم هم آقا رو به رابطه‌ای ستاره بارون عادت داده و آقا هرکی رو می بینه دنبال ستاره‌هاش می‌گرده
گفتم : برگرد پیش قبلی
گفت : نه خودم تمومش کردم . الان برگردم کوچیک میشم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!ا
واووووووووو ! این مردها چه‌طور فکر می‌کنند ؟
از عشق بمیره هم در فکره غروره . وقتی تو نباشی چه اهمیتی داره که مغرور بمونی یا نه ؟ تو دنبال آرامشی ؟
تو رو غرورت بیچاره کرده . با وضعی که می‌بینم تا اطلاع ثانوی که البته مدتش کوتاه نیست تنها می‌مونی . اما باز حاضر نیستی برگردی پیش کسی که تو رو چنان سرشار از عشق کرد که نمونه‌اش رو نیافتی ؟
دو دستی به غرورت بچسب و تنها بمون . می‌تونی فقط به آینه عشق بورزی
این‌کاره نیستی . داش

۱۴ نظر:

  1. هه هه....دارم منم همینشکلی میشما!نمیتونم هیشکیو تحمل کنم...از تنهایی اه و ناله میکنم اما وقتی کسی میاد پیشم میترسم که نکنه بخواد بمونهو تنهاییمو ازم بگیره!حالا هر کی که میخواد باشه....امیدوارم تنهاییم نخواد زیاد طول بکشه وگر نه بعدا ها عمرا درمون نیمشه....

    پاسخحذف
  2. مواظب باش این عادت نشه که مال من شد
    منم دوست دارم کسی بیاد اما همیشه وحشت اون ساعاتی که هست و تنهایی رو ازم می‌گیره دارم
    مگه نقطه ضعف
    با اون میشه شب‌ها و روزها رو سر کرد

    پاسخحذف
  3. وای خاله جون نق نمیزنم به خدا....
    قربون تو هم برم که لااقل هستی و میگی بهم چی بهتره...
    دلم میخواست منم مثل ادمای عادی بودم...اما مطمئنم نیستم....اروم نیستم...به خاطر عشق نیست...یه جا بند نیست دلم...همه چی ساعت اول خوبه اما بعدش دلمو همچین میزنه که حتی نمیخوام یادش کنم.....والا تعجب مبکنم وقتی میبینم کسی بعد چندین سال هنوز پز ماشین مرسدسشو میده....

    پاسخحذف
  4. همین تنهایی رو دوست دارم...با اینکه بعضی وقتا گریه ام در میاد اما همیشه دوستش دارم ...

    پاسخحذف
  5. حس بد هم از خونه یه ما نگیر...اینا فقط محض این بود که کسی هست :pو من خواب و خیال نمیکنم...دیگه ادامه پیدا نمیکنه...:)

    پاسخحذف
  6. بلا تکلیف هم نه البته.. کیک رو که میزاری تو فر..منتظر میشی ببینی اخر سر چه جوری میخواد از اب در بیاد...حالا اگه اون انتظار اسمش بلاتکلیفی باشه اوکی منم احتمالا بلاتکلیفم...اما کاری نمیتونم بکنم جز اینکه منتظر بشم ببینم آشی که واسه خودم پختم چی از اب در میاد....

    پاسخحذف
  7. حالا این انتظار ممکنه با رقص و خنده و بازی بگذره یا بعضی وقتا هم با گریه و غصه و اه و ناله...اما خوبیش اینه که میگذره!!!!

    چقده هم وراج شدما:p:p:p

    پاسخحذف
  8. این با کیک کمی فرق داره
    کیک رو کارهاش رو کردی و گذاشتی توی فر
    در شرایط فعلی تو هنوز نمی‌دونی چی‌به چیه و یا چه باید بکنی ؟
    این نمیشه ها نمی تونم و نمی خوام ها مال همینه
    تنهایی خوبه اما نه همیشه . خدا تنهاست ولی برای بنده‌اش عشق را گذاشت تا در وجود ما اون‌رو تجربه کنه . یعنی باز خدا هم دوست داشت عشق رو بچشه با همه عظمتش
    تنهایی با یکتایی خیلی فرق داره عزیزم
    اگه به یکتایی برسی نه در خلوت و نه در جمع احساس تنهایی نمی‌کنی . بلکه می‌دونی کمی با جمع فرق داری . تفاوت در یکتایی تو و تنهایی جمع است
    منم تنهان اما به تنهایی پناه نبردم . انتخابی بعد از این همه سال بوده
    اما همچنان دربه‌در نقطه ضعفم
    قربونت برم انقد سطحی با زندگیت و سرنوشتت برخورد نکن

    پاسخحذف
  9. وقتی به تنهایی عادت کنی تنها می‌مونی چون برای هستی آرامش تواست . نه قواعد اجتماعی یا انسانی
    اگه باورش درت شکل بگیره . همین طور تنها می‌مونی

    پاسخحذف
  10. منم که گفتم حس میکنم با بقیه یکی نیستم!!!!

    پاسخحذف
  11. مرسی بردیا جان
    چند تا پسر تقریبا همسن هستید که ساکن اینجا شدین و چند دختر همسن شما اینجاست
    وقتی به حرف‌های شما گوش می‌دم می‌بینم همه دچار وحشتند
    همه دچار کمبود عشقند ولی دیوار کشی رو پذیرفتن
    اگر تجربه‌ای منجر به شکست شده در عشق که تخته نشده هزااران سال ناکامی ها بوده و هست و ما همچنان در به در عشقیم
    پس یک چیزی هست که هیچ یک از شما نمی تونید منکرش بشید
    عشق
    دنیای امروز نزدیک هفت میلیارد جمعیت داره ولی شما با تجربه‌های جوان در دنیا رو تخته می‌کنید ؟
    به قول نیچه . هنوز هزاران راه ، جاده و مسیر و جزیره هست که تو هنوز ندیدی . فقط تجربه کن
    به هیچ چیز اسم شکست نده

    پاسخحذف
  12. من با کسی اینجا نه کل دارم نه دنبال اثبات چیزی هستم
    با شماها زندگی می کنم و می نویسم . جوهر قلمم هستید
    اگه به ناله هاتون نمی خندم نه از باب بداخلاقی که از باب عشقه
    آزاده جون من نمی خوام کم بیاری و با یاس بری
    همه سعی‌ام رو می کنم تا تو تحمل کنی
    اصولا تلخ نیستم . اما با ضعف و نمی تونم میونه‌ای ندارم
    چون ما خداییم
    و غیر ممکن مال شیطونه

    پاسخحذف
  13. سلام
    آخ آخ با یکی از این غلمبه ها من دس به یقه هستم ...
    خاله خانوم شما نوشته هات فوق العاده هستش ... منم میگیرم چی چن تاس (نیش)
    ولی وقتی میام نظر بدم اونی که تو مخم هس رو سخ میتونم بیان کنم (نیش(
    پس ایراد از مخه منه :))

    پاسخحذف
  14. قربونت برم خاله!

    من فقط میخوام شاگرد اول باشم...تحمل اخمتو ندارم...

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...