ذهن هراسیده و ملتتهب من دایم دنباله عشق میگرده که باور نکنه تنهاییم
شاید این عشق که کمکم به واژهای خیالانگیز یا توهمی فانتزی دور از دسترسی بدل شده، یکی از اختراعات بزرگ انسان برای فرار از تنهایی بی فروغ دنیا باشه؟
از خودت خارج شو، برو بالا. بالای بالا. زمین چنان کوچک میشه که تو حقارت انسان را خواهی یافت
ما دنبال عشقیم تا با ذهن تنهایمان مواجه نشیم که این مواجهه انباری است از شکستها و ناکامی های بیجواب
وقتی عاشقی تو کنار میری و او جای تو رو پر میکنه. و وقتی تو همه او باشی جایی برای فکر کردن به کمبودها و کاستیها نمیمونه
یکی هست که منو دوست داره واین تائیدی است بر درستی و خوب بودن من. درواقع اضطراب نابلد بودن زندگی جای خودش را به توهم رویاگونه عشق میسپارد
شاید بیتابیها و بیقراری های عشق از باب اینه که نه ما خودمون را باور و دوست داریم. نه دیگران
پس بهتره در تبوتاب عشق بالبال بزنیم تا از خود بیزار. دیگران ناکافی و تنهایی ما به گردن آنها خواهد بود که با ما ریا کردن
نه اینکه ما کم باشیم. همه چیز همیشه به بیرون از ما برمیگرده تا جهان امنیت خودش را حفظ کنه
که ما معنای جهانیم
salam. nabinam in tor na omidi. in safe emruz ziadi talkhe. khoda kone ta shab kar be ghiamat o jahanam nakeshe
پاسخحذفto bekhah eshgh miad. to nakhay ke nemishe
khodeto ghaiem kardi o mitarsi?
nakone az khodet betarsi