سلامی به گرمای تیر و مرداد
سلامی به وسعت، بودن. همین بودن خیلی مهمه؛ باور کن. باید نباشی تا قدر بودن را بدانی
سلام به همه شما که تا یکماه اول اینجا پیگیرم بودید و سلام به اونها که گاه و بیگاه هنوز سر میزنند
البته ایستادن دنیا در آن زمان برایم خوش بود. اما طی این مدت اتفاقات عجیبی دوباره مسیر رود را تغییر داد
نمیدونم انگار تا ناز میکنم، زود یه راه باز میکنه. ولی از صبح تا شب سر سجاده هم که بشینی چیزی عوض نمیشه. این خدا هم با همه خدایی بدتر از من دنبال سخت بهدست آوردنه
از بچگی از هیچ چیز مهیا و ممکن خوشم نیامد. اما عوضش، عاشق هیجان نا ممکن ها بودم. اینم از نسبت جدید بین من و خالق. شکر! نمردیم و بالاخره فامیل از آب درآمدیم
اما این پسر خاله اهل پول چایی و زیر میزی نیست
گو اینکه اکثر اوناس محله با او مراوده دارند و بساط نذری و آش همیشه پابرجاست. اما پسر خاله اهل زد و بند و مفاسد اقتصادی هم را دستم نیست
ماهم همین ورژن را خوش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر