۱۳۸۶ تیر ۲۳, شنبه

فنا در عشق


اگر واقعا می‌دونستی عشق چیه و می‌فهمیدی چطور بدون عشق ذره‌ای انرژی خلاق نداری؛ این‌طور بی‌خیال ازش عبور نمی‌کردی
عشق یعنی همین که بعد از چهار سال کار مداوم؛ منو کار داریم تو سرهم می‌زنیم و نتیجه‌ای حاصل نمی‌شه
از عشق دورمون کردن که خلقت را از ما بگیرن. دیدیم بهتره چهارچنگولی به تکبر و غرور بچسبیم تا احساس کسری نکنیم
ما از خودمون آویزونیم. از منیت، من
تا چشم‌مون رو به دنیا ببندیم
عاشقی کار هر کس نیست. عشق از من گذشتن و در او حل شدنه
عشق مثل عشقه دور تو می‌پیچه و در خود فنات می‌کنه. تا آمادگی دریافت نداشته باشی، در مسیرت قرار نمی‌گیره

۳ نظر:

  1. منم آن عاشق عشقت كه جز اين كار ندارم

    كه بر آن كس كه نه عاشق بجز انكار ندارم

    دل غير تو نجويم سوي غير تو نپويم
    گل هر باغ نبويم سر هر خار ندارم

    به تو آوردم ايمان دل من گشت مسلمان
    به تو دل گفت كه اي جان چو تو دلدار ندارم

    چو تويي چشم و زبانم دو نبينم دو نخوانم
    جز يك جان كه تويي آن به كس اقرار ندارم

    چو من از شهد تو نوشم ز چه رو سركه فروشم
    جهت رزق چه كوشم نه كه ادرار ندارم

    ز شكربوره سلطان نه ز مهماني شيطان
    بخورم سير بر اين خوان سر ناهار ندارم

    نخورم غم نخورم غم ز رياضت نزنم دم
    رخ چون زر بنگر گر زر بسيار ندارم

    نخورد خسرو دل غم مگر الا غم شيرين
    به چه دل غم خورم آخر دل غمخوار ندارم

    پي هر خايف و ايمن كنمي شرح وليكن
    ز سخن گفتن باطن دل گفتار ندارم

    تو كه بيداغ جنوني خبري گوي كه چوني
    كه من از چون و چگونه دگر آثار ندارم

    چو ز تبريز برآمد مه شمس الحق و دينم
    سر اين ماه شبستان سپهدار ندارم

    پاسخحذف
  2. زن وقتی میبینه مرد عاشقشه و براش بال بال میزنه ، اغلب به جای اینکه با ابراز عشقش باعث تداوم عشقشون بشه ، شروع به ناز کردن میکنه ( و این رفتاریه که از دختر 16 ساله تا زن کامل سر میزنه)، به انحاء مختلف از علاقه مرد سوء استفاده میکنه ، مثلا چون میدونه مرده طاقت دوریشو نداره سر کوچکتین چیزی قهر میکنه و از حربه ای که خود مرد به دستش داده علیه خودش استفاده میکنه.
    بله خانمم، من هم موافقم باهات که عشق ذوب شدنه و گذشتن از منه، اما کدوم زنی رو دیدی که عشقش از جنس اون عشقی باشه که میگی.
    به قول خودت ، عشق حادث میشه و نمیشه براش برنامه ریزی کرد، اما حرف سر اینه که چرا دوام نمیاره، چرا بعد از یه مدت(حتی بدون وصال)از اون حرارت اولیه دیگه خبری نیست.
    تاکید کردم روی "حتی بدون وصال"، چون که میگن عشق در فراقه ، وقتی که پیشت باشه و در کنارت ، دیگه عشق نیست، اصلا وقتی به معشوق میرسن انگار دیگه سرد میشن ، که این قسمتشو من هم موافقم و یقین دارم که خودت هم موارد زیادی از این دست دیدی.
    گرچه نمیشه یه حکم کلی داد ، اما بدون تعصب جنسیتی اینو بهت میگم که ، مردها در عشق صادقتر و راسخترن.

    پاسخحذف
  3. آدم وقتیکه عاشقه ، دیگه غروبای پنجشنبه و جمعه براش دلگیر نیست و دیگه وقتی داره از سر کارش میاد خونه غم دنیا نمیریزه تو دلش و دیگه توی بزرگراه نمیزنه کنار تا همینطوری گنگ به جایی خیره بشه،همینکه میدونه یکی اونو دوست داره و بهش فکر میکنه بهش انرژی میده.
    عشق سن و سال نمیشناسه ، به زشتی و زیبایی کاری نداره( که از نظر من نسبی هستن) ، برای عشق زمان و مکان چیز نامفهومیه، اصلا به حساب نمیاد . فقط باید اتفاق بیفته و کاش زود بیفته.
    کاش ، کاش.

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...