۱۳۸۶ مرداد ۱, دوشنبه

مانا


دوست عزیز ترمز کن که انگاری دستی‌دستی داری می‌بریمون خانه سالمندان یا دور از جون همه، منو به شازده‌محمد تفرش و خودت را به بهشت‌زهرای تهران
معنی میان‌سال، نوجوان و خام یا پیر رو به موت برای من مفهومی نداره
نه تنها من؛ دوستان بزرگتر و آدم‌های خیلی بزرگتر از خودم می‌شناسم که، باور ندارن چند ساله شدن
و این خیلی منطقی است و به روح می‌رسه که سنش بزرگ و کوچیک نمی‌شه
اون همیشه تازه و جاری است. فکر کن اگر الان یاری داشتی باز اینجا خودت را میان‌سال معرفی می‌کردی؟

تازه اول عشق، اول نونهالی است
زمانی است که یادت می‌ره چقدر از راه را آمدی یا چقدر از تهش باقی مونده
پیری یعنی
گیر کردن در عادات زندگی روزمره و پذیرش مرگ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...