۱۳۸۶ مرداد ۹, سه‌شنبه

من نه منم



عاصی و شاکی می‌شیم. به زمین و زمان فحش می‌دیم حتی به خود خدا با همه مخلوقات ناقصش
همیشه مورد ستم و مظلوم ماییم
اصولا همه دنیا کمرها را محکم بستن تا فقط از شکست‌های ما لذت ببرن. از این‌هم حتی مهمتر. همه کاروزندگی را گذاشتن کنار و ما را زیر نظر دارن تا یه‌جوری حالمون و بگیرن و گاه گروهی نقشه می‌کشن
این از اهمیت فوق‌العاده ما میاد
انقدر در خودمون غرق شدیم که مرکزیت هستی قرار گرفتیم. البته شک نکن که حتما تو مرکز جهانی. این‌که چیزی نیست جهان از تو آغاز می‌شه
باورش درون تو تعریف و شکل می‌گیره. اما اگه من اشتباه می‌رسم یا می‌بینم.......... معنیش زشتی جهان و آدم‌هاش نیست
زشت، زیبا، خوب ..... دو قطب هستی، از راهی که بلدن سعی می‌کنند بهترین باشن
اگر نقصانی هست تو به ضعف‌هامان ببخش

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...