۱۳۸۶ تیر ۱۹, سه‌شنبه

اوووومم؛ ومدم بخورمت



بنی‌آدم به سلامتی دندان نیش
داره برای دریدن. دریدن از حرصی درونی جوشش داره که در هر شکل، ذاتش خشونت و مبارزه است. وقتی با گوشت بیچاره انقدر کلنجار می‌رییم تا ریز ریزش کنیم، نمادی سمبلیک از دیگر رفتار ما آدم‌هاست
ما که خیلی مهم هستیم
دنیا باید برای ما بچرخه
خواست خدا هم باید خواست ما باشه. گرنه با توصل به انواع جادو جمبل وکالت را به دیگری می‌دیم
تازه، گاهی هم سرش داد می‌زنیم و طلب ارث پدرجد می‌کنیم. دائم هم شاکی هستیم چرا هر هوس لحظه‌ای، احمقانه یا خودخواهانه ما را حتی به بهای تغییر سرنوشت بشریت عملی نمی‌کنه
از بچگی اجازه داریم، وارسی کنیم. گاه بگیم هست گاه نه. یه‌روز تلاق و یه‌روز وصل. تا وقتی امیدواری قراره تا دقایق دیگه معجزه را خلاصه و اینا هنوز خدا هست
وقتی عاشقی، حتما خدا هست
وای بروزی که نشه. نه تنها خدا نیست. بلکه تو هم تقصیری به گردنت نیست و کار زیر سر چشم حسود، جادوی سیاه، یا مرتیکه کثافت
فقط تو در همه هستی بی‌گناه واقع شدی
هیچ وقت یادمان ندادن در آینه از خودمون بپرسیم: من به امروز چه هدیه دادم؟
تازه ادعای خدایی هم می‌کنیم. اما خداوند مصرفی
پس لطفا انالحق نزنید که مالیات بست و دیگه مفت نیست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...