۱۳۸۶ فروردین ۱۵, چهارشنبه

آزاده


داستان خر و هویج نمی‌دونم چیه، آزاده.
اما نه نازنین. 
من این حرف را باور ندارم
ما اصلا نمی دونیم خوشبختی چی هست؟
مشتی آدرس جعلی از دیگران به دست گرفتیم و دنبال چیزی می‌گردیم که تجربه‌ای ازش نداریم. 

اگر ما نمی‌دونیم چیه. 
معنیش نمیشه که اصلا نیست. 
من میگم خوشبختی یعنی با چشم باز به آنچه که داریم نگاه کنیم و ذهنمون را درگیر نداشته هایی که هیچ معلوم نیست باعث خوشبختی ما باشند یا نه نکنیم. 
، خوشبختی بخشی از رویای کهن مردم زمین است
خدا میگه: 

من بهشت را چنان نزدیک به شما آفریدم که کافی است دست دراز کنی و برش داری
ما نابیناییم چه ربطی به خر و خوشبختی داره
خوشبختی یعنی اینکه تو اینجا رو ول کنی در قلب فرانسه بشینی، و به خر و هویج فکر کنی؟ 

بلند شو و خوشبختی را از همان‌جا خلق کن



من و قمری‌های خونه

    یک عمر شب‌های بی‌خوابی، چشمم به پنجره اتاق بود و گوشم به بیرون از اتاق. با این‌که اهل ساعت بازی نیستم، ساعت سرخود شدم.     ساعت دو صبح ک...