۱۳۸۶ فروردین ۲۷, دوشنبه

دخترکان قدیمی



امروز ناهار با چندتا از دوستان قدیمی ولی نه همچین صمیمی بودم. ما فقط در ارقام و تقویم بزرگ شدیم. اما در روح همانی هستیم که در پشت بلوغ جا گزاشتیم
نمی‌دونم خودشون میگن تاثیر منه. تا به‌من می‌رسن، دوست دارن بزنن کانال دو. الهی صد هزار بار شکر که اگه خودم جنم نخ دادن و نخ کشی ندارم از تاثیراتم رفقا بی‌بهره نمی‌مونند
از انواع نخ کشی در ماشین و خیابون تا رستوران و آخرش گالری هنری یکی از دوستان
خدایی نکرده گمان مبری که واقعا عمل ناشایستی از یکی از این بانوان گرام سر زده باشه! بعد از این ملاقات هریک به نوبه خود "تان" " شان‌مان" برجاست و این اولاد آدم را در حد هیچ مناسبتی نمی‌دانیم و در خفا، والی‌لی داریم
اما شیطنت، در حد فقط شیطنت و سرکار گذاشتن و خندیدن از بلوغ وارد جریان خون ما می‌شه تا مرگ. البت اگه میدون ببینیم. دخترانی عاشق شیطنت، حرارت و حیات

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...