۱۳۸۶ فروردین ۲۶, یکشنبه

منه عاشق پیشه من



در همهء آدم‌ها مدلش اینه که، یا می‌خواد طرف و خودش دنبال پرونده است
یا نمی‌خواد و غمیش میاد برای اون‌طرف ماجرا. تاوقتی می‌ری و نازش رو می‌خری، محل سگت نمی‌ذاره. وقتی می‌گی: به جهنم. برو گمشو. راهت و می‌کشی میری دنبال کارت. تازه طرف می‌ایسته و ناباورانه به پشت سر نگاه می‌کنه و از خودش می‌پرسه، جدی جدی رفت؟
نگو دنبال بهونه بود! عجب آدم بی‌جنبه و نامردی بود؟ همین بود همه دوست داشتن ها؟
حالا یکی بپرسه، پدر آمرزیده تو که نخواستیش چکار داری چرا رفت؟
رفت دیگه. یا انتظار نداشتی ولت کنه بره؟
این منه من دوست داره حتی اگه گلدون از پنجره انداختم رو سر طرف باز بمونه و برام آواز عاشقونه بخونه. حتی اگه دوستش نداشته باشم. مهم اینه یکی دیگه منو دوست داره و این به قدر کافی انرژی بخش نیست؟

۲ نظر:

  1. راست میگی خاله...
    منم فعلا تو همین جریانا حسابی گیرم....
    بد جوری هم دارم بی جنبه بازی در میارم.....

    این بچه های ادم و حوا عجب خلایقی اند...
    هر چی هم کشف بشه اینا کشف بشو نیستن...

    پاسخحذف
  2. چشم خاله...
    من اون واژه رو حذف میکنم...اما ایا کمکی میکنه به این که اصلا نباشه....؟؟؟
    هست و حتی اگه به معنای واقعیش بیمارم نکنه شاید اسمش بتونه حتی به جنونم بکشه....

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...