قدیمیها یه چی میگفتن« اگه آفتاب باشه و بارون بیاد یعنی گرگ داره تو بیابون میزاد»؟
توی بالکنی یه میز صندلی جمع و جور هست وسط گلدونها. گاهی هوا خوب باشه اونجا کار میکنم. الان سخت درگیر کار بودم که چیزی گوشهءنگاهم رو دزدید. سرم و بالا کردم. از ذوق نفهمیدم چطور به اتاق رسیدم و با دوربین برگشتم. چه رنگین کمونی! ذهن کاسب کارم براش معادل پیدا کرده بود و میگفت: باید زودی یه آرزو بکنی
همین وقت صدای درد خانم گربه که اول بهار فکر الانش نبود بلند شد. طفلی هنوز داره زجه موره میزنه . خب اینم نشونهء زایش و تولد
انشالله که خیره. حالا بگردم شاید پیدا کنم اگه وقت زائیدن گربه رنگین کمون بشه، چه معنی داره؟
احتمالا یکی لنگه یه من یه جایه دنیا داره زیر پا له میشه...
پاسخحذفدارم اینجا از لطف خاله و صدای خواجه امیری لذت میبرم...
پاسخحذفحرفی بود؟؟؟؟