اونطرف خیابون، درست روبروی آپارتمان من دوبرادر مجرد هلو زندگی میکنند. دوسال پیش به محض ورود شماره همراه آقای برادر بزرگتر زیر برف پاککن ماشینم بود
بماند که من همچنان به روی مبارک نمیارم که میدونم شما چرا به هزار و بیست بهونه با من کار داری؟
یا اصلا شمارهای دیدم
غلط نکنم تاحالا هزار بار از تمام وجودش به خنگی من لعنت کرده باشه
ولی خب در این مواقع نمیشه کاری کرد. همینکه میدونم یکی هست منو زیر نظر داره خیلی هیجان انگیز و زنونه است. همیشه یادم میمونه، هنور هستم
خداکنه بتونم همچنان خودم رو به خنگی بزنم و اونم جرات نکنه بیاد و یکراست بره سر اصل مطلب که مجبور میشم برخلاف میلم، سخت حال شیرینش رو بگیرم
گاهی، چه موجودات پستی میشیم ما بانوان گرام؟
پناه برخدا. برای همینه ما مرد را برای نبرد عشق انتخاب کردیم که حریفی قدر برای خانمهاست. ببین ما دیگه کی هستیم؟
بماند که من همچنان به روی مبارک نمیارم که میدونم شما چرا به هزار و بیست بهونه با من کار داری؟
یا اصلا شمارهای دیدم
غلط نکنم تاحالا هزار بار از تمام وجودش به خنگی من لعنت کرده باشه
ولی خب در این مواقع نمیشه کاری کرد. همینکه میدونم یکی هست منو زیر نظر داره خیلی هیجان انگیز و زنونه است. همیشه یادم میمونه، هنور هستم
خداکنه بتونم همچنان خودم رو به خنگی بزنم و اونم جرات نکنه بیاد و یکراست بره سر اصل مطلب که مجبور میشم برخلاف میلم، سخت حال شیرینش رو بگیرم
گاهی، چه موجودات پستی میشیم ما بانوان گرام؟
پناه برخدا. برای همینه ما مرد را برای نبرد عشق انتخاب کردیم که حریفی قدر برای خانمهاست. ببین ما دیگه کی هستیم؟
حالا شما که هیچی ..واسه من که این همه ازت دورم هیجان انگیز تره....
پاسخحذف:p:p:p
سر خودت را با این حکایات گرم کردی که آن کار دیگر را نکنی؟
پاسخحذف