همه میدونید اهل سیاست نیستم. اما، بعضی چیزها هست که نمیشه ازش گذشت. از جمله این پانزده گوگولی مگولی انگلیسی که دیروز مورد عفو واقع شدن
سیاست و بوی گندش همیشه گند میمونه و ما بازیچههایی بیش نیستیم
این مادر مردهها که از قرار از دنیا بیخبر اسیر شدن خیلی برام جالب بودند.
یه روز لباس تفنگدارهای ارتش سلطنتی بهتن دارند.
یه روز با گرمکن گل منگلی روی فرش ولو شدن و چلوکباب میخورن!
اشتباه نکن همه به نوعی دچار همین هستیم. فقط حالیمون نیست.
معلوم نیست دولت جناب بلر به چه منظور اینها را فرستاده در آبهای خلیج فارس؟
نه تفنگ و دوربینی.
هیچی. فقط تنگ هم نشسته و منتظر دستگیری؟
جریان چیه؟
شاید اومدن برای صید مروارید؟
شاید هم ماهی جنوب؟
ممکنه حتی آمدن هوا خوری؟
اما مطمئنن خودشون هم نمیدونستن کرمهای قلاب ماهیگیری ما شدن!
ای خدا منو هیچوقت سیاس نکن که داغ میکنم.
اینجا زمینه.
یه روز لباس تفنگدار تنت میکنند تا اسیر بشی.
یه روز گرمکن گل منگولی که آزاد بشی!
واقعا اختیاری وجود داره؟
شاید برای من و تو باشه.
اما برای سیاستمدار و ارتشی هرگز
من همون نون و ماست حسرت عشق را میخورم اما به سیاست فکر نمیکنم چون داغ میکنم
فکر کن جهانی با دو امام زمان!!!!!!!!!!!!!! یکی بوش که در باور آرماگدون خواب و خوراک نداره ( بوش و دارو دستهاش باور دارند ، بوش منجی آخر زمانه) و یکی دیگه که مقابلش قرار گرفته و باور امام زمانی وجودش را گرفته! واوووووو .
خدایا پناه میبرم به تو. ما که از اول جنس اصلش رو باور نداشتیم، چه کنیم با این دو نسخه ژنریک؟
غلط نکنم قضیه هستهای ایران حل شد
ama tahlil gare khoobi hastid. be zame man shoma adash o dar miarid
پاسخحذف