۱۳۸۶ اردیبهشت ۶, پنجشنبه
این شب جمعه
نمیدونم این چه جادویه غریبی است که در این یک شب هفته پنهانه؟
مهم نیست در کجای طول و عرض جغرافیای زندگی باشم. تا میفهمم شب جمعه است.
انگار همه عالم و آدم دارن فیل هوا میکنند و من جا موندم. غم همه بیکسان عالم میاد به دلم
بماند که آخر بیشتر این شب جمعهها به دعوا و قهر میکشه، اما اینطوره
در روانشناسی قانونی هست بهنام :
قانون شرطی پائولوف
حالا کاش ما فقط شرطی آخر هفته بودیم
شزطی شدیم، مثل دیگران ازدواج کنیم.
میکنیم. شرطی شدیم برای اثبات شایستگیمان نباید مثل یک آدم زنده زندگی کنیم؟
خب نمیکنیم
شرطی شدیم حتما باید دوستمان داشته باشند تا آدم عزیز و محترمی باشیم
ما حتی برای خودمون عزیز نیستیم.
وقتی من خودم را دوست نداشته باشم، تو باور میکنی، تو رو دوست داشته باشم؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
سفری در خیال کیهانی ( تجربهای هولوگرام)
اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود، آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...
خوراکه منه اینجور عکسا و سوژه کردنشون...
پاسخحذف