امروز روز شانس دختران حواست و بلیتشون برده
تا ظهر باید بمونم خونه و بعد برای گرفتن نامة شهردار برممردها که از ازل تکلیفشون روشن و نشون به نشونة
بند تمبان شل حضرت آدم و دو همسریما زن ها از جهل به ویرانی رسیدیم
چیزی که خیلی میشنوم این روزها خیانت زنهاست. زن که یعنی مساوی است با تقدس
فقط میخوام از خیانت بگم.
در نتیجه مجبورم از اول شخص استفاده کنم که کسی به خودش نگیره
لطف کنید به پروندة من هم اضافهاش نکنید
فرض، من، همسر یک مرد معتاد
روزی رفتم پیش دکتر زنان. وقتی از روابط و داستانهای من و همسر گرام شنید با خنده خنده گفت: بهتر از متلاشی کردن زندگی بچههات، گرفتن یک کمکیست. مرد معتاد خیلی زود از مردی میافته و در نتیجه همسرش خیلی زودتر دچار ......... انواع مشکلات میشه از جمله، پیری زود رس
وقتی از مطب خارج میشدم، مغزم متورم و وحشتزده نمی دونستم چطور به خونه برسم. فکر کنم یک تصادفی هم کردم. البته جزئی
تمام تنم میلرزید.
مگه میشه زن خیانت کنه؟
اوه
صبر کن
این خیانت و این زن با اونی که در سرت میگشت خیلی فاصله داره
ساختار جسمانی، روحی و روانی زن یکه شناس و مرکز امنیت و مهر خانوادههم آغوش مادر
مادری که هالة انرژیش به انرژی بیگانه آلوده میشه، فاصله زیادی بین خودش و بچهها ایجاد میکنه. انرژی بیگانهای که به زندگی بچهها وارد میشه.
تاثیر این انرژی روی رفتار تا احوال و .......... یک زن تاثیر داره
انرژی خیانت.
پستی و فحشا.
این اولین زخم رو به روح زن وارد میکنه
زنی که مادر است و مهر عالم
به تدریج هالة انرژی مادری با انرژیها نفسانی قاطی میشه و بچه از اون آغوش ناخودآگاه دوری میکنه
چون انرژی بیگانهای به این آغوش اضافه شده که اصالتا وجود اونها را نفی کرده
از همینجا شروع میشه، تا احساس وجدان درد زن و بگیر و برو آخر
چی میمونه از من، از بچههام؟ از تعریف حب مادری؟
ما در قبال آنچه که هستیم مسئولیم
یا باید با همه وضع ساخت یا رها کرد
میانه روی های خودخواهانه و پلید فقط بچهها را آواره الگوهای غلط میکنه
بچهها میفهمند. سرد میشن و به غیر پناه میبرند
چه میکنیم ما به اسم زن؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر