۱۳۸۹ فروردین ۲۵, چهارشنبه

از خشانت تا دلبری



خدا به‌دور از این اولاد ذکور آدم به کجا پناه ببریم؟
می‌دونی ما هنوز تکلیف‌مون با خودمون روشن نیست
یعنی در واقع نمی‌دونیم به مهری آرام‌بخش نیاز مندیم یا میدان نبرد
برای به رخ کشیدن برتری‌ها
بچه که اسمش رو خودش هست و وبال گردنه تا وقتی عزیزه که حرمت نگه می داره
مهربونی و شیرین زبونی و ............ مشخصة بچه خوب
حالا مهر و دلداگی و اینا که جای خود داره از قدیم گفتن فاصلة عشق تا نفرت فقط یک قدم
چه‌جوریه که ما حتا با اونی که شاید منتظرش‌یم یا دست و پامون براش به رعشه هم افتاده
باز رو داری می‌کنیم. افه و کلاس می‌آیم که برتری خودمون رو اثبات کنیم
اما این برتری را برای کی؟
رام کردن ببر سرکش، مار کبری؟ یا اژداها
یا یکی از این دختران ناز و دوست داشتنی و مهربون خدا؟
چه‌جوریه که هم می‌خوای عاشقت باشه هم رام؟
من البته مردة اهلی شدنم. کسی که توان و قدرتش رو داشته باشه به سیم ثانیه می‌تونه اهلی‌م کنه
حالا این‌که تا حالا کسی نتونسته از وحشی‌گری من نبوده که
از نا بلدی طرف مربوطه است
والله ما در ولایت دیدیم چطوری اسب رو با گول مالیدن اهلی می‌کنند
یه قدم یه قدم و نرم نرم
با هویج و قند، نرم نرم و با لطافت
نه صندلی و چارپایه
یکبار دیگه راهنمایی روباه
به شهریار را توجه کن
نشونت می‌ده ، چطوری اهلی می‌کنند
این اولاد ذکور همه کارش با خشانت و قلدری پیش می‌ره
حتا دلبری



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...