حتا برای عبور از پل صراط هم، دور برگردانی هست
اینکه دیگه با فیل کش خودش حل میشه و زبون مام که طبق قول اخیر همچنان
بسته و لال میمونه
انگشت که حکم شرعی جداگانهای داره
ماکه مینویسیم. خب اینطوری یعنی چی؟
یاد ایام دفاع مقدس و مزاحهای اندرون پناهگاه افتادم
شهردار لرستان عوض میشه و برای خودشیرینی روز اول یه سری آقای پاکی میفرسته جبهه
روز اول همگی به اسارت بعثیها درمیآن
در یک گزارشهای رادیویی که مرسوم بود از عراق پخش میشد
میکروفون میرسه دست یکی از ایی لُرهای آقای پاکی
میگه:
مه میخوام از ایی " مشتی شردار" یه چی بپرسم.
خب جناب شهردار
ما رو گرفتن.
کرمت نشت؟
مام که مینویسیم
کرمت نشت؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر