این عکس، بالای سر ماست
اون ردیف افقی که چند لکة تیره بهش هست
معروفه به مجموعه غارهای دیو سفید
خب دیگه دیو هم بود دیوهای قدیم، باز یه برج و بارویی داشتند
اینیکه از اینجا نوک بالایی سقفش پیداست، یعنی غاری چندین برابر خونة من
با قندیل ها و دالانهای مفصل و اینا که خودش نصف روز تماشا داره
کتاب منطقهای می گه:
وقتی رستم به طبرستان میرسه برای نبرد با دیو سفید به اینجا میآدو دیو سفید رو در این غار به زمین میزنه
طبق قوانین شمنی،
این غارها به سمت جنوب و با مشخصات کامل یک مکان خوب برای مراقبه است
این پنج غار که قابل دسترسیست و چند غاری که بقدری بالاست
که غیر قابل دسترسی ست
هر یک فرم جالبی داره که باید دید
یکی از این غارها که نسبتا کوچکتر از باقیست
به رنگ شیری و تبریست
سقفش روزنه بزرگی داره که وقتی اون وسط غار بشینی نور از اون بالا
مستقیم روی تو تابش داره و مثل یک خط یک مرز یا gate به جهان موازی عمل میکنه
تا چشم ببندی، پریدی سوی دیگه
قدیما زیاد میرفتم، اما بعد از تصادف دیگه آکروبات بازی ناممکن و نرفتم
الان ورود به اون منطقه ممنوعه
تا پارسالا نیمکت و ابزار توریستی هم چیده بودند
اما از فرهنگ غنی ایرانی ما را بس که به دیوارهاش یادگاری نوشتن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر