چه حکمتی دراین جاده نهفته که، وقتی داری میری خوب و سرحالی
وقتی هم میرسی تازه شارژمیشی و میخوای
دنیا رو زیر و رو کنی
اما وقتی میخوای برگردی
هم خسته میشی، هم انواع سردرد و مرض پیداشون میشه و هم تا ساعت ها دیگه آدم نیستی؟
شاید من تا میآم به سمت تهرون تخلیة انرژی میشم؟
شاید میرسم اونجا پر میشم؟
بین این پر و خالی حال خوبیست که در طبیعت هست
به هر حال که تا من بخوام به این ذهن و انواع محلة بدش تسلط پیدا کنم
میترسم دیگه حال کاری هم نمونده باشه، حتا حال در جاده رفتن
اونموقع تازه باید بگردیم دنبال یه حال
خلاصه که هر چی میریم یا دیر میرسیم
یا نمیرسیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر