۱۳۸۹ فروردین ۲۸, شنبه

لابد مقصر




یکی دو هفته پیش پستی داشتم به‌نام آقای پاکی
یه پناه که امن باشه، نشد ؟
آقای پاکی
یکی از اخوی‌هایی که مستمر یکی دوسالی‌ست این محله سرک می‌کشه
نه منو دیده،
نه می‌شناسه
چه آدم عوضی هستم
نه می دونه کجام
با این پست از این رو به اون‌رو می‌شه
بیچاره تقصیری نداشت
گناه‌کار من بودم که فکر می‌کنم هر چی می‌نویسم رو همه می‌فهمند
از چه دریچه‌ای دارم می‌بینند ؟
چه‌قدرش مزاح و یا این‌که چرا همه باید منو بشناسند
و مثل این اخوی گرام دچار سوء تعبیر نشن؟
پس لابد مقصر منم که بی‌پروا روی من اجتماعی‌م خط کشیدم که
به خودم بگم، من اونی‌ بودم که می‌خواستم
نه اونی که می‌خواستند
ولی بلد شدم کجا بخوام کجا نخواستن


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...