گاهی میای اثری را مرمت کنی، بدتر گند میزنی به کل اثر. یکی از واحدهای درسی ما مرمت آثار قدیمی، نقاشی بود
فکر کن، رنگی که حتی روغن و جوهرش هم دیگه پیدا نمیشه. مجبوری با رنگهای آزمایشگاهی بسازی
حتما هم باید اصالت، کهنگی و تاثیر دما و ... چمیدونم چش گاو رو بدونی. هنوز تو خماریه اینم
اثری که کهنهشده، اصالتش به همون کهنگی و بوی ناشه. حتی با رنگ معروف ( وینزور) نباید بیخود انگولکش کرد
گاهی اصلا لازم نیست کاری کرد، اما عادت کردیم به یککاری کردن
یعنی اصلا اگه ما دخالت نکنیم کار دنیا ممکنه لنگ بمونه
ممکنه اصلا فکر کنند لالیم وشاید، کدوتنبل؟
گاه هیچکاری نکردن، بهتر از کاری کردن میشه
گاهی بهتره منه، من. از سر راه من،کنار بره
من خوبه
من، منه
به همین سادگی
اما هم من، منم. هم تو، من
نه، منه من؛ منه خودت
پس باید در هر اقدامی استراتژی را از یاد نبرد و شاید بهقول دوستی براش "پرتکل" تعریف کرد. نمردیم و چهارتا اصطلاح سیاسی یادم اومد. فکر کنم جبرئیل اینجا گوش وایستاده بود
همه یه منی دارن که خوشحال نمیشن اگر کسی بهش حمله کنه
منکه آتش بس
با هیچکس. هیچکجای دنیا. خورده حساب کتاب و جنگی ندارم
هر کی دعوا داره؛ بره تو کوچه
saaaaaaaaaaaaaaaaaaalllllllllllllllllllllammmmmmmmmmmmmmmmmm khale >:D< enghade zogh kardam omadi >:D< bodoam bekhonam :X dashtam panchar mishodam haaaaaaa tu in donyae majazi hame tatil kardan ye tane tanha mondam ... ghoorboonet :X baz marame khale khanoom :X
پاسخحذف