خب امروز متوجه شدم از اینکه نتونستم برم سفر دلخورم
نه سفر تنهایی
همیشه هر مناسبتی که میشه کمیود مواد اولیه سر برمیآره
آقای شوهر، خانواده و چراغ خونة روشن
بوی امید و تمیزی انتظار
اینها از اون دست مواردیست که هیچ مدلش تنهایی راه و حال با هم نمیده
میدونی چقدر از روزهای عمر پشت سر گذاشتیم؟
میدونی چقدر از راه مونده؟
من از مسیر اومده در تنهایی راضی نیستم ولی کاری هم نمیشه کرد
بعضی ذاتا مجرد هستند و برخی هم فطرتا متاهل و عشق و خونوادهاند
و من از هر دو نوعم
این از همهاش بدتره
نه این مدلی خیلی دوامم میگیره و نه اون مدلی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر