سلام به یک شنبة تعطیل و بیخاصیت
البته چرا خاصیتش به نبود بوق و سرو صدای ماشینهاست
اما خب روز تاسوعاست و اسمش را با خودش حمل میکنه و نه گمانم در بعد زمان هم این روز حال خوشی داشته باشه
بالاخره روزی است پر از اندوه برای یک قوم. اثرات و انرژی هر حدوثی در زمان ثبت و بهجا میمونه
همانطور که انرژی صوتیش میمونه
اما در هر روز در کل دنیا کلی جنایت میشه که به گوش ما هم نمیرسه و روز خوب میمونه
نتیجهگیری اخلاقی که، ذهن ماست که خیر و شر را در مفاهیم دنیایی تعریف میکنه
گرنه آسمان خدا همیشه آبی و گاه روز و گاهی هم شب میشود
مردم همه در حسرتند و گاهی خنده و گاه میگریند
برای این لحظه منم و این لپتاپ و یه صندلی، فضایی که زیر و بالای صندلی را اشغال کرده. یعنی کل مایحتاج این لحظة من هست، آماده. ولی چی باعث میشه ما درونن شاد نباشیم؟
تلقینات ذهن
ذهنی که دایم تکرار میکنه، تو ضعیف و بیپناهی، تو برای رنج و ستم دیدن آمدی. یادت نیست...............................؟ و همین کافیست کلی از انرژیهای حیاتیم رو بیرون بریزه و حرام کنه
با یک تلنگر. چیزی که همه عمر باعث میشد قدر داشتههام را ندونم همین ذهن مکار بود که دایم سر از محلة بد، ابلیس درمیآره تا تو لحظهای آرام نباشی و بتونی با خود، حقیقی و الهیت مواجه بشی
وضعیتی که طی دو سال گذشته هر لحظه منو بیشتر درگیر خودش کرده بود
اون وسط سوتی داده بودم
همه ایمان و باورهام رو پشت خاطرات بیمارستانی و دادگاهی جا گذاشته بودم. باید تشکر کنم از آقای ناصری و خانم مخزنی که فقط طی چند ساعت منو به سمت خودم چرخوندن
انرژی بعضی آدمها نمیدونی که در یک لحظه میتونه چهکارهایی بکنه
یکی رو میشناسم که تنها حضورش بعد منو تغییر میده چه به کلکل باهاش یا لمسش
خلاصه که امروز با همه امکانات و زیباییش تقدیم بهتو هم محلی
هوا آفتابی نیست. کمی هم سرده. بیا تا دلها را به مهر گرم سازیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر