هیچ چیز بیدلیل و حکمت نیست. خدا هم ما را به بازیچه نیافریده
اما ضعف در معرفت شناسی و حکمت و همه اونچیزهایی که ذهن انسانی تمایل به ادراک و یا فهمش نداره
باعث میشه گهگاه دچار فراموشی خویشتن خویش بشیم
خوبی ملاقات دیروز بسیار بود. شاید او راه کاری یا کلیدی برای من نباشه،اما یکی از انگشتان هستی بود که به پهلوم ضربه میزد
و همچنان تاثیرش بهجا مونده
حرفها قابل فکر و برخی توجه و راهنما میشه
اشارهای به سمت، منه من
این خیلی خوبه که بتونی از اشارات هستی استفاده کنی و به نفعت خودت برداری
مثلا اینکه:
راست میگفت: نسل نسوان خانوادة مادری من در حمل و ادراک زنانگی و مادری تا جایی که من میدونم دچار تضاد و نقصان بودند و هستند
یکیش هم من.
مادرم مادری بلد نبود که من ازش یاد گرفته باشم. در نتیجه با زور و تو سری یاد میگیرم
بیبیجهان مادریش را به وقت من میآموخت. شاید چون اون تنها زمانی بود که بی دغدغهمادری میکرد.
اما برای بچههای خودش مادری کامل و یا مهربانی نبود
زنهای نژاد ما همه خشن و دور از محبت و عطوفت عمل میکنند
محبت و بده بستونهای مادرانه درشون لق میزنه.
دخترهامم با جنس مخالف و مادرشون آبشون در یک جوب نمیره
یک مشکل نژادی که نسل به نسل حمل میشه و یکی باید این پروسه رو متوقف و یا اصلاح کنه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر