مدیونی اگه فکر کنی از زیر کار در میرم
مشکل جاییست که خودمم هر دفعه نمیدونم دارم چی مینویسم؟
یه طرح کلی از نسخ قبلی هست
که هر بار خودش را کاملتر میکنه و مجبورم حین نوشتن با سوالات و جوابها مواجه بشم
در نتیجه میشه دردسر فعلی که خودمم تو جواب موندم
موضوع، الست
خب به کارم دقیقا ربط داره. اینا همه دمشون به هم پیوند خورده تا یه روزی خدا بخواد بشه کتاب
چرایی ؟ سوال: عدهای تو رو در الست باور کردند و از آتش ایمان، ابراهیموار گذشتند
عدهای هم نگفتند: بلی و از هیچ آتشی نگذشتند
چی میشه که یه عده به صرف ملاقات با شما، ایمان میآرن؟ یه عده نه؟
مگه برهان قاطع نبود؟
شاید عیب و ایراد از " I, Q " ما بوده که بیخود و بیجهت یه بلی گفتیم و عمری اسیر شدیم؟
یا از عقل و درایت اونا بود که نه بله دادن و نه از آتشی گذشتند؟
در نتیجه همیشه هم لابد خوشن و ......... ایناش دیگه به من مربوط نیست
چون معنای خوش هم فردیست مثل معنای خدا
ولی چی میتونه باعث بشه اونها تو رو ندیده و باور نکرده باشند؟ چی؟ بگو؟
مگر اقتدار خداییت را به همه یکسان تفهیم نکردی؟
چی باعث شد پی ببرند حق و اختیار دارن به شما بلی نگن؟
ممکنه از روی دست ابلیس نگاه کردن که اونم سجده نکرد که هیچ با شما وارد معامله و شرط و پوز زنی شد؟
چرا چیزی که باعث شد دهن لقمون بجُمبه و بگیم : بلی
چی بود که دهن اونا را نجُمبوند؟
خب چرا از اینها سر در نمیآرم؟
از بعضی چیزها یعنی سر در نمیآرم.
اینکه یه وقت امر به سجده میکنی
بعد برای اینکه اونها سجده را بپذیرند، به آدم اسما و اسم اعظم و علم هستی رو میرسونی تا از پس کنکور فرشتهها بربیاد که رضایت به سجده بدن؟
از قرار فرشتهها هم که با شما مماشات دارند باز به مدرک و اثبات نیاز دارند؟
شما گاهی زیر سوال میری؟
و افتخار کن که رکورد اول چرایی عالم تا ابد مال خودت تنهاست
چهطور میشه با اینهمه چرا در الست نوشت؟
راستی مدتیست خبری از جبرئیل نیست.
بلکه بیاد و یه چیزایی برسونه
تا ما هم روشن بشیم
شکر که ما فقط قراره به تو سجده کنیم و آش کشک خاله است
اگه بنا بود یکییکی ازت سند و قباله و مدرک میخواستیم
چه میکردی؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر