۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

صد سال به از این چند هزار سالی که رفت



ِسل کُن ایی
یه‌وقتایی چشمم که به اینا و امثال‌ اینا می‌خوره
دلم می‌خواد از خجالت آب بشم برم تو زمین
حالا این‌که چی درسته؟ بماند.
اما این‌که این نژاد بشر در این چندین هزار ساله هیچ
رشدی
تغییری
دگرگونی؟
تحولی هیچ نداشته جای حیرت داره
ببین اینا از اون موقع علاف یه‌چی او بالا بودن
تاااااااااااااااااااااااااااااا ما در عصر کلاهک هسته‌ای و
چسب قطره‌ای و کوکتل ......... تف
یعنی قراره شما و ما تا آخرش هیچی؟
اینا پی‌ه چی تو نخه ابرند؟
ما حیرون چی و کجاییم؟
سرور می‌شه بفرمایید شما کجایی؟
یا مطمئنی، یه جایی؟
می‌شه در این همه هزار سال هیچکی به جواب معمای شما نرسه؟
خب پس ما سی چی علافیم؟
آدم نباید خودش عاقل باشه؟
شما هم که در کتاب قانون ر به ر می‌فرمایید سفر کنید و از احوال پیشینیان پند بگیرید
منظورتون اینه یا سدوم و گُمارا و اینا؟
گاهی که حالم خرابه و میزنم کانال مرگ زیر لب می‌گم:
خره !!!!!! چسبیدی به این دنیا که با معجزه عوض بشه؟
رات و بکش برو حوصله داری
بعد .............: جواب خدا را کی می‌ده؟
یه‌خورده مکث و می‌گم خب آخه ایی چه خدایی‌ست که نتونسته از من موجود شادتری بسازه؟
از کجا پیدا بریم و تا ته داستان هنوز خبری باشه؟
اگه نباشه؟
وای خره پس به چه حوصله‌ای می‌خوای این اوضاع رو تا هزار سال دیگه ادامه بدی؟
ببخشید آسمان ذهنم کمی تا قسمتی ابری و احتمال رعد و برق و تگرگ و سیل بوران و پوران و طوفان هم می‌ره
اینه که

راستی
سال نو مبارک
با آرزوی سالی پر از آرامش و رضایت ازخویشتن خویش
بی بلایای طبیعی و غیر طبیعی
سالی پر از عشق، صلح، آزادی، شادی، صفا، کودکی، خنده در انتظارمان باد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...