شاید دیشب بیبی اومد به خوابم یا اثرات وجدان درد دیشب باشه که گفتم پست قبلی رو یه نموره
باز سازی و اصلاح کنم
بیبی بیراه نمیگفت.
خیلی از حرفای بیبی راست بود.
حرفهای سینه به سینهای که نسل به نسل اومده بود و نشون میده ما هر چه به پیش میریم از تکنیکهای انسان برتر دور میشیم
مثلا اینکه بیبیمیگفت:
- ناخن و موهات رو که میچینی باید غسل بدی و دفن کنی. وگرنه فردای قیامت باید بهش جواب پس بدی.
دونخوان ، سالکین نسل کهن. شمن، هم که از اقوام آریایی بودند که در جهت اقیانوس هند حرکت کردند. میگن:
هر چیزی که از تو و انرژی، توست زیر دست و پا نریز، دور نریز
بسوزون یاچال کن.
حتا اگر مدتی برگی را نگاه میکنی ، مملو از انرژی تو میشه و وقت رفتن باید یا دفن و یا بسوزونی ی
و یا به آب روان بدی.
که البته مورد سوم توصیه نمیشه.
اون مملو از تو و انرژی تو شده و انرژی بیگانه روی اون اثر میذاره و چون از تو و همچنان باتارهای انرژی به تو وصل میمونند، به سادگی میتونه حالت رو خراب کنه.
یه چیزی شبیه به « جادوی سیاه» یا حکایت آینه بینی و جام بینی رمالان کذاب
میگفت:
آب داغ که به زمین میریزیم باید صلواط بفرستیم که جنا برن کنار
اگر قبول کنیم ما و موجودات غیرارگانیک به موازات هم در زمین زندگی میکنیم، خب خیلی ساده است که همهجا باشن و ما نبینیم.
چون جسمی برای دیده شدن ندارن که ما بتونیم ببینیم.
مگر تصورات کهنة عوام از جن و پری. مثل گربه سیاه و سم بهجای پا.......
حتما ماجرای شهادت آب و پرفسور ایموتو خبر دارید؟
انرژیهای جهان اطراف « بخصوص دعا و زیبایی یا خشم و سیاهی و نفرت » شکل ذرات آب را تغییر میده و بر آب تاثیر گذاری داره.
آب جهانهای موازی و غیر ارگانیک را در خودش منعکس میکنه. همین باعث شده که از آب دروازهای به جهان غیر ارگانیک یا غیر نمایی زده بشه. یا حتا یونهای منفی هالة انرژی با آب پاک میشه.« غسل »
حکایت دیدن همیشگی جنها در خزینههای ایام قدیم از همین ریشه میگیره.
خزینه. آب. انعکاس جهان از طریق آب
آب از انرژیاست که ما رو با جهان غیر ارگانیک مرتبط میکنه. بهتره نه بهش خیره بشی و نه داغش رو جایی بریزی
حالا دونخوان هم علمی نیست. اما اشتراکات و ریشهیابی برام کاری لذت بخشه.
منم ناخن و موهام رو نمیریزم هرجا
فقط پای گلدونها. در نتیجه بزودی با انرژی گلها هم مرتبط میشم
اینش دیگه شوخی بود. شما جدی نگیر
یا میگفت مواظب حرفی که میزنی باش. یه مرغی هست. که همیشه پرواز میکنه و میگه آمین.
اسمش مرغ آمینه
ممکنه همون وقت بالای سرت باشه و حرفی که تو زدی رو بگه آمین. و اگر اون چیز بد باشه، تو رو اذیت میکنه
و در آغاز کلمه بود و کلمه خدا بود
و هرگاه اداره به موجودیت شیئی میکنم میگم: باش و موجود میشه
انرژی صوت و کلمه و اراده. خواست، قصد
برم نماز دیر شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر