اوه خدای من
عزیزمی
خداوند هر یک از ما را یونیک و بیهمتا آفریده که به تجربة روح الهیش در ما بنشینه
بعضی برای مادری آمدیم،
روح بعضی هم به این تجربه نیاز نداشته
بعضی با توان و شانس بالا به دنیا آمدیم و بعضی نه
این نه یعنی عدم تعادل،
اینا همه بسته به مسیریاست که برای پیمودن آن برگزیدیم
ترانه جان
اینکه من چه کردم و چه نتیجهای داشت؟
برگرفته از ثانیه به ثانیههای پشت سرم است ،
پیشینه، خانواده، فرهنگ، ضدین، ضدیت، بهداشت روانی، اجتماعی تا ژن اولیة آدم در الست
شاید اگر من هم از ابتدا بچهها را رها میکردم اکنون از این که هستم بیچاره تر و یا شاید بسیار موفقتر میبودم
خبر: بعد از متارکه، نتوانستم قیدشان را بزنم.
ادامة زندگی بیاونها ممکن نبود.
حالا بعد ازاین همه سال فهمیدم همه چیز همهجور می توانست پیش بره و لزوما نمیبایست همچنان تحت ستم مردی باشم که هجده سال پیش ترکش کردم یا فکردم از یوغش آزاد شدم.
اینها همه از ضعفهای من بود که اجازه داده همچنان مورد سوء استفاده واقع بشم
شاید حالا به نقطة اصلاح رسیده باشم؟
شاید حالا بریده باشم؟
و هزاران شاید دیگر.
اگر بعد ازاین مایلی دوباره ازدواج کنی،
پدرها بچههاشون رو دوست دارند
تو کوچه نمیاندازند
پدران خوب زیادی هم دیدم
پدرانی که آدم بودند و بهخاطر بچهها داستان را در میدان جنگ حفظ نکردند.
در جنگ فیلها آن چه که از بین میره
چمنهای زیر پای فیلهاست
همیشه اویی عزیز تره که غایب بوده.
همین که مثل ماه شب بدر گاهی پیدا میشه، جایزه داره
این تویی که باید بدونی، اصلا لازمه متارکه کنی؟
بعد فورمول خودت رو پیدا کنی.
چیزی که بهت جواب بده
این کتابهای روانشناسی به تعداد محدود راه کار سراغ دارند.
و انسان، اکنون هفت میلیارد راهکار نیاز دارد
راه حل منو خال خانوم و عمه باجی هم به درد خودمون ، شعور، آگاهی، ....... اندازة خودمون میخوره
کسی از ما هم از لحظات خوب زندگی مشترکت خبر نداریم.
همه قطعهای از پازل را میبینند
پس بهنام یک زن، یک مادر ازت خواهش میکنم برای راه حل به خانوم باجیهایی مثل من متوسل نشو
آینده پر از خبرهاییست که حتا فکرش را هم بلد نیستی، ساده نگیر
ولی ساده زندگی کن
مرد هم از زمان پدر مکرمش آدم بند تمبانش شل بوده تا ابد
اگه شد به خودت بگو، این نیز میگذرد
مردا عاشق شیطنتند .
بیتربیتای .................
فقط چند تایی سر دستی
برمیگردن خونه
اگه آبرو ریزی نشه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر