۱۳۸۹ فروردین ۱۲, پنجشنبه

سیارة عشاق




دنیا میدان مینی است که برای عبور سهل و روان از آن، باید برهنه زیست
بی تعلق، بار خاطره، بار عاطفه، بار وجدان، بار انسان، بار، حیوان، بار، آرزوها
نکرده‌ها، ندیده ها.............................. ؟
آزادی در بی‌آرزویی است

سبک و بی‌باری که تو را گاه خسته و گاه مایوس و .... همة صفات اضافه بار را هم حمل می‌کنه
باید این‌جا در چارچوبة قوانین نفس کشید،
خورد و خوابید، شکلی همگانی و عام که لزوما نباید برای همه ما کاربرد داشته باشه و جواب بده
این‌همه آدم معتاد، اگر از روز اول یه جای درست می‌افتادند، یکی درد و ضعف‌های اون‌ها رو می‌دید و به کمک برمی‌اومد، دنیا وارث این همه معتاد نبود
کسی ‌سراغ مواد می‌ره که تحمل شرایط را نداره، نه قدرت ایستادگی و یک تنه به پیش رفتن
اگه از روز اول زور نمی‌زدند بین ما و با شرایط ما ، دوام بیارن و
برابر پستی و بلندی‌های شخصیتی ما بایستند، کمکی لازم نداشتن.
علم جدید می‌گه: بچه‌هایی که انرژی کافی ندارند و افسردگی ......... مبتلا به نوعی بیمار‌اند که با دارو قابل درمان.

کاش هر گروه از ما در یک سیاره جمع بودیم و این‌طور با تضادهای گوناگون رودر رو نمی‌شدیم
من‌که می‌رفتم، سیارة عشاق.
گور بابای درک، قلم و رنگ و دوات


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...