دختره بعد از کلی با نامزدش میره پیک نیک
پسره از هر دری میگه تا برسه به موضوع پیک نیک
میگه:
عزیزم
ببین چه آفتابی
چه هوایی
خدا هم با ما یار امروز
و ... اگه گفتی امروز جون می ده برای چی؟
دختره یه نگاهی به اطراف انداخت
و جوی آب
گفت:
جون می ده برای رختشویی
این جوک بود البته
جوکی برگرفته از ریشه ی تربیتی دخترای ایرونی
در نسل ما یا صدههای گمشده
اما خداییش این آفتاب و روز تعطیل عید و ... اگه گفتی برای چی جون می ده؟
پسره از هر دری میگه تا برسه به موضوع پیک نیک
میگه:
عزیزم
ببین چه آفتابی
چه هوایی
خدا هم با ما یار امروز
و ... اگه گفتی امروز جون می ده برای چی؟
دختره یه نگاهی به اطراف انداخت
و جوی آب
گفت:
جون می ده برای رختشویی
این جوک بود البته
جوکی برگرفته از ریشه ی تربیتی دخترای ایرونی
در نسل ما یا صدههای گمشده
اما خداییش این آفتاب و روز تعطیل عید و ... اگه گفتی برای چی جون می ده؟
هاهاها- یکی از جوکهایی که سید کریم می گفت- قشنگ یادمه تو گوشمه صدای سید کریم که بجای دختره گفت: رخت شویی! و بعدش صدای خنده حضار :))))))) شاید صد بار این نوار جوکهای سید کریم رو بچه که بودیم با خواهرم گوش کردیم- یادش بخیر -الان هم هر روزکه میرسم خونه بایدحتما یه ساعتی بشینم پای سریال بیگ بنگ تیوری و کلی بخندم/
پاسخحذفیادش بخیر زمان انقلاب کاستهاش پر بود همهجا
حذفمن و ولیعهد هم موقع صرف غذا گوش می دادیم و مثل موش میىخندیدیم
ولی اجازه گفتنش رو هرگز نداشتیم
دروغ چرا توی خونهی ما هیچگاه، هیچکس جوک نمیگفت
و فکر کنم خیلیهای دیگه از تفرشیهای قدیمی
از حالاییها خبر ندارم